سه شنبه ۴ آبان ۹۵
همیشه آدمهایی که رک حرف می زنند بیشتر، سایر افراد را به خودشان جلب می کنند.حتی اگر حرفشان درست و اساسی نباشد.ولی آنهایی که نظراتشان در لفافه بیان میشود افراد کمی دور و برشان پرسه می زنند.خاصیت رک گویی همین است.مردم به دنبال رک شنیدنند.حتی اگر غلط باشد.مردم عقلشان به چشمشان است و گاهی هم به گوششان.رک گویی ولی سخت است.خلق و خوی خاص می خواهد.مثلا من هیچوقت نتوانستم با قاطعیت راجع به یک فیلم حرفی بزنم یا نقدی کنم.هیچ وقت نتوانستم راجع به یک صدا سخنی بگویم.مگر آنهایی که به درستیشان ایمان داشتم.من آدم رک گویی نیستم.نمی توانم نقد کنم.نقدِ صریح و بی پرده .مثلا بگویم فروشنده ال است و بِل نیست و لانتوری فلان است و بیسار نیست.نمی توانم بگویم.نمی توانم کتاب را که خواندم بیایم و بگویم کتاب را بخر و آن را دوست خواهی داشت.همه ی اینها نیاز به باور قلبی دارد.و مطمئنا هر فیلمی باور قلبی نمیدهد و هر کتابی آدم را از خودش مطمئن نمی کند...
من آدم رک گویی نیستم!و این برای نفسم یک خاصیت خوب است!چون هیچکدام از ما مبرا از اشتباه در نقدهایمان نخواهیم بود.